امتحانام چندروزیه تموم شده.خداروشکر،عالی گذشت‌.بااینکه حجم مباحث خیلی زیادبود و اونقدری سرم شلوغ بود که وقت نفس کشیدن نداشتم،اما ب خوبی وخوشی گدشت.هم نمراتم خوب شد هم درسی رونیفتادم!'برای درس تغذیه حدود۴۰نفرافتادن(نمره قبولیش دوازدهه) !امامن۱۶شدم یا تشخیص۱۸ونیم،آسیب عملی ب اون سختی۱۹

هیچ چیزی نمیتونم بگم جزاینکه کارولطف خدابوده.واقعا فکرنمیکردم اینقدرخوب بتونم ازپسش بربیام.حتی احتمال میدادم بیفتم!

چیزی که اخیرا متوجهش شدم، بودن یک چالشه.موقع امتحانات خیلی مصرانه وجدی میخوندم حتی دربدتربن شرایط واتفاقات!اماازوقتی امتحانامودادم دوباره حس افسردگی وخواب الودگی واومده سراغم وچندان میزون نیستم!بااینکه بیشترازخرس میخوابم.

امادوران امتحانات میانگین روزی سه ساعت خوابیدم که البته پیوسته نبود.یعنی دوروز تقریبا هیچی نمیخوابیدم و بعد امتحان،شیش هفت ساعت میخوابیدم!

این اواخر فقط هیپوتالاموس به پایین کارمیکرد ونباتی زندگی میکردم و قشراصلا دخالتی نداشت

+دوستی ازطریق وبلاگ باهاشون صحبت کردم وقرارگذاشتیم.متاسفانه چتموپیدانکردم.اگراینجارومیخونن لطفابه من پیام بدن.


مشخصات

آخرین جستجو ها