همچنان که دارن این روزهاسپری میشن وگاهی حتاممکنه بخوایم سریع تربگذرن،

یک چیزوحشتناک وجودداره بنام جوونی که داره به شدت تجزیه میشه.

جو دانشگاه بشدت خراب و مسمومه.یعنی بهتره بگم مسموم ترشده نسبت به قبل.

۸۰درصدسیگاری شدن.گل و بقیه چیزاهم بماند!نکته جالب اینکه اکثرشون بچه مایه دار و دانشجوی دکتراهستن(پزشکی ودارو ودندان)

همه به پوچی رسیدن. بطرزوحشتناکی همه داغونن.بچه ها یک جاجمع میشن و زول میزنن!(قرص زولپیدم) و ب تباه ترین حالت ممکن میگذره.

ازبوی تریاک شبای امتحان که ازراهرومیاد هم که نگم!

توی پابجی بایک دخترانگلیسی آشناشدم.بیشترکه صمیمی شدیم فهمیدم ماچقدر عبث هستیم بعنوان یک دانشجو!!

یک گروه موسیقی سه نفره شدیم.ماهی یکبارمیریم خانه سالمندان و میزنیم ومیخونیم براشون.بلکه کمی تسکین بشه بردردهای ما واونا!

× خانم سارا من پیغامتونو امروز(۲۱خرداد) دیدم!رو به راهید؟


مشخصات

آخرین جستجو ها