فرداامتحان مهمی دارم و ب شدت احساس نفهمی میکنم وهیچی بارم نیست.
هم عملی وهم نظریه وعملی روهنوزشروع نکردم!
ازدوهفته پیش شروع ب خوندن کردم اما بخاطرحجم زیاد تادیروزدرگیر یک دورشدنش بودم.
این شب روباید بیداربمونم تا۹صبح.مثل همه ی شبهایی که ازهفته اینده انتظارمنومیکشه.
تموم تلاشم این بود طی ترم طوری بخوانم که شبای امتحان ساعت ده بخوابم.اماافسوس ک نمیشه ازبس توی باتلاق درساگیرکردم تا۷بهمن.
اگه ازامتحانای این ترم جون سالم ب درببرم ۱۱تاگرسنه رو سیرمیکنم.یعنی بهشون یک وعده نهارمیدم.
ازمعدل الفی رسیدم ب جایی که فقط میخوام پاس بشم!
البته همش بخاطرتنبلی نیست.قطعا مشغولیتهای ذهنی عجیب وغریبی که درگیرشون بودم توانموکم کرده وحافظموضعیف و صبرم روکاهیده.
ولی درست میشه همه چی.یعنی بایدبشه.اگه ب سلامتی وخوشی تموم بشه این تزم،برای ترم بعداتفاقای جالب و باحالی درانتظارمه.تجربه های جدیدوعالی.همشونم صددرصدی هست وقوعشون.فقط پیشنیازش اتمام این ترم ب سلامتیه.
امشب ازهمون شباست
درباره این سایت